تبادل
لینک هوشمند
دریا به دشواری کل آلود می شود .جویبار به هر بهانه ای
*دریاها وهمه ی شکفتن ها محصول تواضع ابرهایند .
**خواب دریا مثل بیداریش شکوهمند است .
***شناوران در سطح دریا ،خاشاک وکف شکار می کنند وجست وجو گران در اعماق ،گوهر ومروارید.
*موج ،التماس دریاست به آسمان ،دریاهای بزرگ ،موج های بزرگ تر دارند .
**می خواهی شور باش ،اما مثل دریاهای شور از ماهی وصدف لبریز باش
***در اقیانوس زمان ،شناگران ِ ساحل شناس اندکند .
موضوعات مرتبط: ، ،
*من عشق را از انعکاس مهتاب در حوض خانه مادر بزرگ آموختم .
**من ایثاررا از قلب خورشید در آسمان صحرا آموختم .
**من زندگی را از امواج توفانی شب دریایی آموختم .
***من محبت را از قطره های باران بر علفزار آموحتم .
****من صداقت را از یکرنگی ابرهای سفید آسمان آموختم .
**من وفا را از کبوتران بر شاخه های خشکیده یک درخت آموختم .
***من گذشت زمان را از چشمان منتظر آموختم .
****من ایمان را از کودکان معصوم آموختم .
*من آموختم هرچه را که می خواهم فقط از معبود یکتا بخواهم .
موضوعات مرتبط: ، ،
تمامی سوالات به صورت فایل pdf می باشد
آزمون شماره 1
آزمون شماره 2
آزمون شماره 3
ازمون شماره 4
موضوعات مرتبط: انشا فارسی ، ،
*اگر نمی توانی پرنده باشی ،مرغ خانگی نباش
**تکیه گاه خستگی مان باشیم ،کم از شاخه های نازک نیستیم که برای پرنده ی خسته ی از راه رسیده ،سر خم می کنند .
***پرندگام مهاجر ،در هنگامه یهجرت ،تها پرواز را با خود بر می دارند .
****کبوتران حرم ،حتی پرواز های کتاهشان نیز ، شکوهمند است .
*****شهم آنان که به گشودن پنجره عادت دارند ،تماشای یک اسمان پرنده است ،یک کهکشان ، روشنی
نمونه سوال ارزشیابی بنویسیم پایه چهارم در نوبت دوم خرداد ماه
فایل PDFحجم فایل 160KB
موضوعات مرتبط: انشا فارسی ، ،
*بزرگترین اشتباه را کسانی مرتکب می شوند که فکر می کنند فقط دیگران اشتباه می کنند .
**از آنان نباشیم که زنجیره ای از اشتباهات را گردن می نهند تا تنها یک اشتباه خود راتوجیه کنند .
***اشتباه نکردن ستودنی است ،در اشتباه نماندن ستودنی تر است .
****اگر فکر می کنید می شود اشتباه نکرد،اشتباه می کنید .
*****همه ی کشف ها واختراعات پس از تجربه ها واشتباهات فراوان به ثمر رسیده اند پس برخی را به دلیل اشتباهاتشان باید ستایش کرد .
موضوعات مرتبط: ، ،
باران ،مهمان موقت خاک است ودر هیات گیاهان از نردبان آسمان بالا می رود .هر روحی که به زلالی قطره های باران است ؟خاک را از نردبان آسمان می گیرد .
*ما قطره ای هستیم ،گاه همسایه ی افتاب وگاه هم آغوش دریا ،اگر در این میانه بر بال نسیم نیز باشیم یا در رقص رسیدن به خورشید،به خورشید رسیده ایم ،هرکه در راه است به مقصد رسیده است ،قطره در جویبار نیز دریاست .
*زمزمه ی مهربان باران ،خواب دانه ها را در زیر خاک ،به بیداری وشکفتن می رساند .
*آغاز باران ،پایان پریشانی ابرهاست .
*شکوه باران ،در شکوفا کردن بذر ها نیست ،شکوهمند تر از آن ،آشفته کردن خواب مرداب هاست .
*آدم ها خیلی زود همراهان صمیمی را فراموش می کنند ،همین که باران بند آمد خیلی ها چتر هایشان را جا می گذارند !
*شبنم شبانگاه ،گل ها را زیبا تر می کند ،نم شبانه ای که بر چهره مان می نشیند ،چهره مان را در نگاه خدا ،دوست داشتنی تر می سازد .
موضوعات مرتبط: ، ،
قلب
به منزله ی تلمبه ای در بدن است
عضوی ماهیچه ای است که کار اصلی غذا رسانی به تمام اندام های بدن را بر عهده دارد
اندازه ی قلب انسان تقریبا به اندازه مشت بسته ی اوست.
قلب از دوقسمت راست وچپ تشکیل شده است
طرف چپ قلب خون اکسیژن دار را از شش ها گرفته
به سراسر بدن می فرستد
ازطرف راست قلب خون کربن دی اکسید داربه شش
می رود
تعدادضربان قلب را از روی ضربان نبض یا بوسیله
گوشی پزشکی اندازه می گیرند
مرکز دستگاه گردش خون قلب است
در هر شبانه روزتقریبا100000بارمی زند
خون در هردوره گردش کامل خود در بدن
دوبار از قلب می گذرد.
یکبار مسیر خود به شش ها
باردیگردرمسیر برگشت خود به بدن
قلب به وسیله ی دیواره ای به دوبخش
تقسیم شده است
قسمت پایین هر نیمه قلب(بطن)باهم منقبض
شده ومانند تلمبه ای خون را می راند
خون در برگشت از بدن به وسیله بزرگ
سیاه رگهای بالایی وپایینی به نیمه راست
قلب وارد می شودواز آن جا بیدرنگ
رانده شده به وسیله سرخرگ ششی
که دارای انشعابات فراوانی است به شش ها
وارد می شود
خون از شش ها می گذرد واکسیژن می گیرد
وکربن دی اکسیدپس میدهد
به وسیله ی سیاهرگهای ششی به سمت
چپ قلب بر می گردد
خون اکسیژن دار به وسیله قلب به درون آئورت بزرگترین سرخرگ بدن وارد
شده وبه وسیله ی انشعابات آئورت به اندام
های مختلف بدن می رسد
این خون پس از گرفتن مواد زاید دوباره
از سیاهرگهای بالایی وپایینی به قسمت
راست قلب باز می گردد واز آن جا
بار دیگر گردش خود را آغاز می کند.
محل های که در بدن انسان دارای نبض است .
مچ دست ، مچ پا ،شقیقه ها ،کشاله ران
تعداد ضربان قلب با ضربان نبض مساوی است .
نبض موج خون است که در نتیجه با یک ضربان قلب در مسیر سرخرگ رانده می شود .
نبض وقلب افراد بزرگسال بین 65تا 85 با رد دقیقه می زند .
بنض کودکان در دقیقه بین 60تا 70بار می زند .
قلب در هر دقیقه 70بار پر وخالی می شود وهر بار مقداری خون را به داخل رگ ها می فرستد .
قلب نوزادها تند تر می تپد.
قلب از چهار حفره ی ماهیچه ای شکل تشکیل شده است دو بطن ودو دهلیز
صدای قلب مربوط به بسته شدن دریچه هایی است که در بین دهلیز ها وبطن ها وهم چنین در دهانه سرخرگ ها وجود دارد .
موضوعات مرتبط: علوم ، ،
رگ ها
لوله ها یی تو خالی هستند که خون را از قلب به اندام ها می رسانند واز اندام ها به قلب بر می گردانند.
سرخرگ :
رگ هایی که خون را ازقلب به اندام ها می رسانند .درداخل بدن قرار گرفته اند ونبض را از طریق سرخرگ ها می گیرند.
قلب دو سرخرگ اصلی دارد
1-طرف راست قلب که به طرف شش ها می رود
2-طرف چپ قلب که سرخرگ ائورت است وخون را به اندام ها می رساند .
سیاهرگ :
رگ هایی که خون کربن دی اکسید ومواد زاید را به قلب برمی گردانند .
سیاهرگ ها در نزدیک سطح بدن وزیر پوست قراردارندونبض ندارند.
مویرگ ها :
رگ های باریکی که در کنار سلول ها قرارداند وخون را به یلول ها می رسانند .
در دستگاه گردش خون مویرگ ها اهمیت زیادی دارند .
مویرگ ها بسیار کوچک اند به طوری که بدون میکروسکوپ نمی توان ان ها را مشاهده کرد .
دیواره مویرگ ها به حدی نازک است که بسیاری از مولکول ها آزادانه از آن می گذرند .
در پرز های روده مولکول های گوارش یافته از راه مویرگ ها به خون می رسند .
در ماهیچه ودیگر اندام های بدن مولکول های مواد غذایی واکسیژن از طریق دیواره مویرگ ها خون را ترک کرده وبه سلول ها می رسند وانرژی لازم برای رشد ان ها را تامین می کنند .
مواد زاید از طریق احتراق مواد غذایی یعنی کربن دی اکسید وبخار آب از همین طریق به خون فرستاده می شود .
واز آن جا به وسیله شش ها وکلیه ها وسایر اندام های دفعی از بدن خارج می شوند.
خون :
مایع سرخرنگی است که اکسیژو مواد غذایی را به اندام های بدم می رساند
در بدن یک انسان بالغ (بزرگسال)حدود 5لیتر خون وجود دارد .
خون دارای سه قسمت است .
1-پلاسما 2-گلبول های قرمز 3-گلبول های سفید
پلاسما:
قسمت مایع خون است .
بیشتر پلاسما از آب است .
مواد غذایی گوناگون به صورت حل شده در پلاسما به سلول ها می روند .
پلاسما زرد کم رنگ است .
گلبول های قرمز
در پلاسما معلق هستند .
قرمزی خون به دلیل وجود همین گلبول هاست .زیرا تعدا آنها بسیار زیاد است.
گلبول های قرمز اکسیژن را از شش ها به سلول های بدن می رسانند ودر عوض کربن دی اکسید را از ان ها می گیرند وبه شش ها بر می گردانند .
گلبول های قرمز هسته ندارند ودر طول عمر در مغز استخوان تولید می شوند .
عمر ان ها بین 20 تا 120 روز است .
در هر میلی متر مکعب خون حدود 5میلیون گلبول قرمز وجود دارد .
گلبول های قرمز ماده رنگینی به نام هموگلوبین دارند .
همو گلوبین ماده ای است که گلبول ها ی قرمز را قادر به حمل اکسیژن ومواد دیگر گازی شکل می کند .
گلبول های سفید
سربازان بدن هستند .
با میکروب ها مبارزه می کنند یا آن ها را می خورند یا موادی تولید می کنند که میکروب ها مسموم شوند .
تعدا گلبول های سفید خیلی کمتر از گلبول های قرمز است آنها 700برابر از گلبول های قرمز در یک کیلی متر مکعب خون هستند .
گلبول های سفید هسته دارند ومی توانند خود را باریک کرده واز دیواره مویرگ بگذرند.
در هنگام بیماری پزشک آنتی بیوتیک تجویز می کند که به منزله نیروی کمکی برای گلبول های سفید است.
مهم ترین مواد زاید بدن که همراه خون به اندام های دفعی بدن می رسد تاز بدن خارج شوند عبارتند از
1-اوره 2-کربن دی اکسید 3-آب 4-مقداری نمک
اوره :
ماده سمی است که اگر در بدن بماند مار را مسموم می کند .
مهم ترین دستگاه دفعی بدن وتصفیه کننده کلیه ها هستند .
کلیه ها وظیفه پاکیزه کردن خون را بر عهده داند .
دو عدد هستند که در داخل شکم وپشت معده وروده ها قرار دارند .
به هر کلیه یک سرخرگ بزرگ وارد می شود .
تعدا دمویرگ های کلیه زیاد است .
سلول های کلیه اب اضافی ،اوره ومقداری از نمک هارا از خون می گیرند.
ادرار:
به مجموع آب اضافی ،اوره ونمک ها گفته می شود .
ادرا ر در محلی به نام مثانه جمع می شود .زمانی که مثانه پر شد شخص احساس دفع ادرار می کند .
اگر ادرار به مدت طولانی در مثانه بماند ماده یسمی ان به بدن برمی گرددوباعث بیماری می شود .در این صورت احتمال پیدایش سنگ کلیه وسنگ مثانه وجود دارد .
برای دفع بهتر مواد زاید بدن بهتر است مایعات زیاد بنوشیم .
یکی دیگر از راههای دفع اب اضافی ونمک از بدن عرق است .
مواد سازهده عرق از رگ های خونی زیر پوست گرفته می شود .پس عرق هم مانند ادرار مواد زاید بدن را دفع می کند .
دفع عرق باعث خشک شدن پوست می شود وآب ونمک اضافی همراه عرق از بدن خارج می گردد .
موضوعات مرتبط: علوم ، ،
معلم عزیزم ایا به یاد می اوری
وقتی به کلاس تومی آمدم
لبخندی بر لب داشتی
وآرزویی در دل
وتو می فهمیدی که
تنهایم بی تابم
موضوعات مرتبط: ، ،
ملا نصر الدین در یک شب سرد زمستانی به قهوه خانه ای در خارج شهر که کنار جاده ای بود رسید از دیدن اتش گرمی که جلوی قهوه خانه زبانه می کشید بسیار خوش حال شد .
نزدیک تر که رفت ،عده ای از روستائیان را دور آتش دید .دیگر جایی برای گرم شدن او نبود کمی فکرکرد سپس با صدای نسبتا بلند طوری که همه شنیدند گفت «آه !چه روز بدی بود !چه قدر بد شانسی آوردم!تا همین نزدیکی ها کیسه ی طلاها همراهم بود .به نظرم در همین جاده افتاده باشد .»
مرد نزدیک ملا پرسید :«چرا نمی روی پیدایش کنی ؟»
ملا گفت :«حالا جاده تاریک وسرد است فردا صبح زود قبل از طلوع آفتاب ،این کار را خواهم کرد .»
روستایی گفت :«خیلی هم مطمئن نباش نگاه کن همه یآن هایی که دور آتش بودند رفتند سراغ کیسه ی طلا»
ملا گفت :«پس عجله کن وبیا نزدیک اتش ووقتی گرم شدیم می خواهم ...»
مرد حرف ملا را نا تمام گذاشت وگفت :«آن وقت می روی سراغ کیسه یپولت .»
ملا گفت :«نه!وقتی گرم شدیم می خواهم قصه ای دیگر برایت تعریف کنم .»
موضوعات مرتبط: ، ،
همیشه بی صدا می آید.با خبر های خوش در اطرافم می چرخد ومی رقصد ،چشم هایم را به دنبال خود می کشاند واز این پنجره به آن پنجره.
صدایم می زند تا پی اش بدوم وشادمانی را تمرین کنم قبل از اینکه روز هایم ورق ورق شوند وصدایم درباد گم شود .
دلم را پر می دهم وبه رسم تمام قاصدک های دنیا به دنبال تو می ایم با هزار هزار خبر خوش ،دل من تمام عمر در باد خواهد رقصید وپنجره به پنجره تو را تماشا خواهد کرد .
دل من ،صدایت خواهد زد ودر اطرافت آن قدر خواهم چرخید تا تنهایی دور برت تار بندد ،تا از جا بلند شوی وبا دستمال خورشید ،اخم را از پیشانی آسمان پاک کنی ،تا همیشه به دنبال بهانه ای برای شادی باشی تا قاصدک شدن را یاد بگیری.
موضوعات مرتبط: ، ،
خنده ی خیس صبحگاهی
بارن که انگشت می کشد روی پنجره ها،روزنه ای باز می شود وبرای تماشایت دلم را سُر می دهم که بدون چتر ،هم بازی ات شود وهمراه با تو پای بکوبد روی همه ی دلتنگی ها .
باران ،دست در گردنت می اندازد وجیب هایت را پر می کند از آواز های خیس .........وتو می خندی وباد ،صدایت را برای تمام پنجره ها ،هجی می کند .
پرنده ها در آغوش درخت ،پناه گرفته اند وابرها ،قطره قطره ،قِل می خورند روی شیروانی قدیمی.
در مدرسه باز است ......دوستانت که از راه می رسند توی حیاط ،رنگین کمان به راه می افتد ودلم گم می شود در قهقهه ی صبح گاهی تان .
بخند ...همیشه بخند تا در این حال وهوا من هم دست دراز کنم وسیبی سرخ بچینم از باغ گونه هایت .
موضوعات مرتبط: ، ، ،
گل افتاب گردان روبه نور می چرخد وادمی روبه خدا .ماهمه آفتابگردانیم.
اگر افتابگردان به خاک خیره شود وبه تیرگی ،دیگر گل آفتابگردان نیست .
دلخوشی آفتابگردان تنها آفتاب است وآفتابگردان با آفتاب امیخته است وانسان با خدا
بدون آفتاب آفتابگردان می میرد وبدون خدا انسان ...........
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت: